تنها با گرمای بخاری
جوجه ای که در دستم مرد
واژه هایی که مثل موریانه خانه را می خورند
روی مبل سکوت کرده ام
و به کرخت شدن کم کم پاهایم
به سرگیجه ای که گریبانم را گرفته
فکر می کنم کی صبح می شود
:: بازدید از این مطلب : 250
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0