نوشته شده توسط : محمد

 

ما نیز خواب بودیم
وقتی که دزد زد
به ذهن تو
-------------------
که دنیا را لخت می کند


:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 5 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد

 

 

باد ورم کرده در تب شب

ابری از دور ایستاده

مرده ی گمشده ای را می بینم

با تنی سخت خواب آلود و

پاهایی که سالها دویده

و دهانی که بر درختان بلند وزیده

خنده ام می گیرد

اما هنوز مرده به صندلی ام لم داده و

حرف می زند



:: بازدید از این مطلب : 174
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 4 اسفند 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد

 

 

باباباباور کنید

باراناز لکنت من آویزان است

------------------

 بارانی شبانه

چای غافلگیر شده در روی میز

شانه هایم دیر به خانه برگشته  اند



:: بازدید از این مطلب : 233
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 27 بهمن 1391 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد